«ما رَاَیْتُ اِلاّ جَمیلا» یکی از ماندگارترین جملات و به بیانی میراث مانای عاشورا از زبان حضرت زینب(س) است که هنوز هم پس از گذشت بیش از ۱۴ قرن از آن واقعه جانکاه، شورآفرین بوده و عظمت و درک والای خاندان رسالت را در کنار چنان رنج و محنت عظیمی نشان میدهد.
گفتوگوی ما با حجتالاسلاموالمسلمین جواد مجتهد شبستری، نماینده مردم آذربایجان غربی در مجلس خبرگان رهبری درباره فلسفه و معنای این جمله از زبان شیرزن کربلا، حضرت زینب(س) است.
جهانبینی متعالی حضرت زینب(س)
حجتالاسلاموالمسلمین مجتهد شبستری در ابتدا با اشاره به یکی از مهمترین منابع تاریخی که این سخن را نقل کرده، میگوید: در جلد دوم «الإرشاد فی معرفه حجج الله علی العباد» از مرحوم سید بن طاووس آمده پس از حادثه ظهر عاشورا، زمانی که اهلبیت(ع) و اسرا به کوفه و نزد ابنزیاد آمدند حضرت زینب(س) را در حالی که کمقیمتترین لباسها را پوشیده بود با آن وضعیت و شرایط به محلی بردند که ابنزیاد نشسته بود. آن ملعون پس از دیدن حضرت زینب(س) گفت: «ستایش خدا را که شما خانواده را رسوا کرد و کشت و نشان داد آنچه میگفتید دروغی بیش نبود». حضرت زینب(س) پاسخ داد: «ستایش خدا را که ما را به واسطه پیامبر خود، که از خاندان ماست گرامی داشت و از پلیدی پاک کرد. جز فاسق رسوا نمیشود و جز بدکار، دروغ نمیگوید و بد کار ما نیستیم بلکه دیگراناند و ستایش مخصوص خداست». آن ملعون گفت: دیدی خدا با خاندانت چه کرد؟ حضرت زینب(س) با کمال شجاعت و جسارت و بدون اینکه ذرهای ذلت از خود بروز داده و صبر و استقامت خود را از دست دهد، در پاسخ فرمود: «ما رَاَیْتُ اِلاّ جَمیلا؛ آنان کسانی بودند که خدا مقدر ساخته بود کشته شوند و آنها نیز اطاعت کرده و به سوی آرامگاه خود شتافتند و به زودی خداوند، تو و آنان را در روز رستاخیز با هم روبهرو میکند و آنان از تو به درگاه خدا شکایت و دادخواهی خواهند کرد. اینک بنگر آن روز چه کسی پیروز خواهد شد، مادرت به عزایت بنشیند ای پسر مرجانه». سخنانی که به گواه تاریخ، ابنزیاد را بهشدت عصبانی کرد.
او در پاسخ به این پرسش که زیباییها از دید حضرت زینب(س) چه بود نیز پاسخ میدهد: گاهی عظمت در نگاه است نه در آنچه به آن نگاه میشود. شخصی که با نگاهی متعالی به تمام عالم نگاه میکند نه تنها موارد بسیاری میبیند بلکه آنها را زیبا میبیند. این زیبا دیدن بستگی به این دارد که با چه عینک و از چه زاویهای به دنیا و حوادث آن نگاه کنیم. زیبابینی هستی و حیات برخاسته از معرفت به خدا، شناخت و جهانبینی متعالی حضرت زینب(س) است که عاشورا را زیبا دید و در مقابل طعنهای که دشمن بر زبان راند، فرمود: «ما رَاَیْتُ اِلاّ جَمیلا».
زیباییهای کربلا چه بود؟
این استاد حوزه به جلوههایی از این زیبایی اشاره کرده و توضیح میدهد: یکی از این نمادهای جمال و زیبایی در عاشورا تجلی کمال آدمی است. عاشورا نشان داد انسان تا کجا میتواند اوج گرفته، خدایی شده و در او فانی شود، همینطور سقف تعالی انسانی و کمال روحی انسانی و ظرفیت والای کمالجویی و کمالیابی او کجاست. دیگر اینکه عاشورا نشان داد میان حق و باطل میتوان خطکشی کرد. خوبیها و بدیها، حق و باطل وقتی به هم آمیخته شد، گمراهی طبیعی است و انسانهای سادهلوح بهزودی گمراه شده و به شبهه میافتند. تأکید اسلام به بصیرت، تعمق و فهم دین برای دستیابی و فهم زیبایی کار امام حسین(ع) در این است که گویی آن حضرت چراغی برای روشن شدن راه حق و دیدن مسیر و چهرهها برای جلوگیری از فریب و انحراف افروخت. با عاشورا تا قیامت حق از باطل جدا و مسلمان واقعی از غیرواقعی و لشکر خدا از غیر خدا تفکیک و جدا شد.او ادامه میدهد: در عاشورا رسیدن انسانها به مقام رضا را شاهد هستیم. در مقامات عرفانی، رسیدن به مقام رضای الهی بسیار ارجمند است. اینکه حضرت زینب(س) کربلا را زیبا میبیند برای این است که این شاخصه در عملکرد امام حسین(ع) و یاران او کاملاً ظهور دارد. آنها راضی به رضای الهی بودند و سیدالشهدا(ع) در لحظات آخر هم باز میگفت: «الهی رضی بقضائک».
عاشورا درس وفاداری، شجاعت، صبر، ایمان و آزادگی
این کارشناس مذهبی تصریح میکند: یکی از درخشانترین جلوههای زیبایی در شب عاشوراست. افرادی که مخیر شدند در دو راهی بین رفتن و ماندن، ماندن را اختیار کردند. خطبهای که امام حسین(ع) خواند و ابراز وفاداری که یاران امام حسین(ع) کردند که ما شما را تنها نمیگذاریم، اگر ۷۰ بار هم در راه تو جان دهیم باز در این راه هستیم، اگر بدن ما را بسوزانند و خاکستر ما را به باد دهند و دوباره زنده شویم باز هم در مسیر شما هستیم و... این سخنان سراسر زیبایی عاشورا را نشان میدهد. یا در روایتی داریم شب عاشورا، امام حسین(ع) به اصحاب خود فرمود: فردا همه شما کشته خواهید شد، قاسم نزد عمویش آمد و عرض کرد: عمو جان من هم فردا کشته میشوم؟ امام(ع) او را به سینه چسباند و فرمود: مرگ در نظر تو چگونه است؟ قاسم جواب داد: اَحلی مِنَ العَسَل، یعنی از عسل هم شیرینتر است. شببیداری اصحاب تا سحر و تلاوت قرآن توسط آنان و عبادت و نماز و راز و نیاز با خدای بزرگ هم یکی دیگر از جلوههای زیبایی است.
حجتالاسلاموالمسلمین مجتهد شبستری در پایان تأکید میکند: این موارد تنها بخشی از اوراق کتاب جمال عاشوراست. حضرت زینب(س) با این زیباییها که در این مجال اندک بهطور خلاصه به بخشی از آنها اشاره شد، چرا نباید عاشورا را سراسر زیبایی و جمال ببیند؟ لحظه لحظه عاشورا درس وفاداری، شجاعت، شهامت، صبر، ایمان و آزادگی است و همه اینها رکنی از ارکان زیبایی است. وقتی حضرت زینب(س) این موارد را دید، در مقابل سخنان نیشدار والی کوفه جز «ما رَاَیْتُ اِلاّ جَمیلا» چیزی بر زبان نیاورد.
نظر شما